۶ آذر ۱۳۸۷

من و پاييز


رمق ِ جدال ، براي من و پاييز نمانده است...چاره اي نيست...تقدير زورمندتر است...


۲۶ آبان ۱۳۸۷



بي شك غروب من نزديك است...

۲۵ آبان ۱۳۸۷

كلامي براي گفتن...

دوستي منتقد بود كه چرا بيشتر مطالبت اقتباسيه! در جوابش بايد بگم... من حرفهامو اكه گفتني باشه با عكسهام ميزنم...وقتي كلامي رساتر و كاملتر از من گفته شده چه نيازي به "قلم فرسايي" منه!!! ترجيحاً گزيده كلامهايي كه مقتضي حالم در زمان پست گذاشتن هست رو ضميمه مي كنم..... خودم حرف زدن با زبان عكسهام رو بيشتر دوست دارم/

۲۲ آبان ۱۳۸۷

عاشقانه

چه عاشقانه هايي به گوش ات سرودم!


از آنجايي كه خودم هم كمي ديوانه ام! (ادامه)

از آنجايي كه خودم هم كمي ديوانه ام! جايز دانستم به تدريج مروري بر برخي اختلالات شايع داشته باشم..... شايد كمكي باشد!
اختلال شخصيت خود شيفته

مبتلايان به اين اختلال احساس خود بزرگ بينانه از مهم بودن خود دارند.آن ها خود را آدم هاي خاصي مي پندارند و انتظار دارند بطور خاصي با آنان مدارا شود.تحمل انتقاد را ندارند و از اين كه كسي جرات مي كند از آنان انتقاد كند دچار خشم مي گردند، يا ممكن است نسبت به انتقاد كاملا بي تفاوت باشند.روي راهي كه خود انتخاب كرده اند تكيه مي كنند و غالبا افرادي جاه طلب هستند كه آرزوي شهرت و مكنت دارند.احساس داشتن استحقاق در آن ها بسيار قوي است.روابط آنها شكننده است و به علت عدم رعايت اصول رفتاري مرسوم ديگران را دچار خشم مي سازند.قدرت هم حسي ندارند و تظاهر به همدردي آنها براي كسب مقاصد شخصي است.احترام به نفس شكننده داشته و مستعد ابتلا به افسردگي هستند.مسائل بين فردي ، طرد ، فقدان و مشكلات شغلي از استرس هائي است كه خودشيفته ها با رفتار خود آن ها را بوجود مي آورند، استرس هايي كه خود حداقل توانايي را براي مدارا با آنها دارند.

منبع: روانپزشكي باليني-كاپلان
** از اين آدمها كه خيلي داريم .... اما يكيش از همه بارزتره!!!!!( به قول سيزيف، چشمك)
ادامه دارد...

۱۶ آبان ۱۳۸۷

كودك بودن!



كاش مي شد سه چيز را از كودكان ياد بگيريم:* بي دليل شاد بودن و پاي كوبيدن * هميشه سرگرم كار بودن و بيهوده ننشستن * حق و خواسته خود را با تمام وجود خواستن و فرياد زدن