۲ آبان ۱۳۸۷

جهان را دگر گون كي توان كرد؟


جهان را دگر گون كي توان كرد؟
ياوه مكوش.

جهان، ازل است
به دگر كردنش مكوش، ويران شود
به نگهداريش مكوش، از كف شود.

در جهان،
شماري پيشند؛ شماري پس
شماري سختند؛شماري آسان
چندي فرازينند؛چندي فرودين
چندي توانا؛چندي ناتوان.

فرزانه، گريزان از فزونخواهي ست.

*دائو دِ جينگ